بخشیدن_همسر
بخشیدن_همسر
? از دستش خیلی ناراحت بودم. منتظر نشسته بودم تا برگردد. کلی حرف آماده کرده بودم، اما وقتی دیدمش زبانم بند آمد. #مجید آمد و کنارم نشست و گفت: «میدونم ناراحتی. #مسجد بودم. زیارت عاشورا خوندم و در سجده ی آخرش، از خدا خواستم بخاطر اینکه با خانمم بد حرف زدم منو #ببخشه!»
شهید_مجید_کاشفی
?فرهنگنامهشهدایسمنان،ج۸،ص۱۰۶
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط ندا كرمي صادق آبادي در 1399/06/15 ساعت 02:09:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید