سیاهی شب


سیاهی شب را قرار داد که روی سپید کنند همه ی طالبان عالی مقام ، که
“ومن الیل فتعجد به نافله لک عسی … مقام محمودا “
گاهی نیاز است در دل سیاه ی شب چراغی از تفکر در دل روشن نماییم ، تفکری به مراتب بالاتر از روءیا .چرا که روءیا به خودی خود توهمی با چشم بسته انگاشته می شود و تفکر وارسی کاملا بی پرده از واقعیات .
لطفا شروع کنید، خود خواهید فهمید که اکثرهم جاهلون و ما هم جزء همانهاییم .خواهید فهمید ماراتن مرسوم دنیا واقعاشوخی بزرگ و بازی کودکانه ای است که پایانش به غلط نابهنگام تلقی می شود.
به کوچه پس کوچه های به ظاهر تو درتوی ذهن خود سرک بکشید، به حجره های خاک گرفته ی اندیشه و به مرداب متعفن هوس !
برای برخی از ما مرداب عمق عفونتش زیاد نشده و با اندک نم اشکی که از دیده سرازیر شود به جریان جاریه ی زندگی بدل می شود اما صد افسوس چونان منی شاید زیادند که باید فکری دیگر کنند .آنان که بیماری گناه عاصیشان کرده .
اینان‌ باید هجرت کنند از خود به خدا

باید برخیزند و به بوستان ایمان بروند، چون وارد شدند مقداری از ریشه ی درخت نیت و دانه های پشیمانی و قدری از درخت توبه و تخم ورع، میوه فهم و اندوه از شاخه های یقین، مغز اخلاص و پوست اجتهاد، مقداری هم از ساقه های انابه گرفته همه را با حواس جمع و با دلی متوجه و فهمی سرشار، با انگشتان تصدیق و کف توفیق میان تشت تحقیق بریزند سپس با آب چشمان شستشو دهند و آنگاه تمام آن را در دیگ امید ریخته و با آتش اشتیاق بجوشانند، آنقدر که تا مواد زائدش جدا شده و عصاره و خامه ی حکمت به دست آید. سپس آن را گرفته در بشقاب رضا و تسلیم ریخته و باد نفخ و نسیم استغفار بر آن بدمند تا بیشتر از آن که فاسد شده باشد، خنک شود و این برایشان گوارا می شود. آنگاه در جایی که آدمی نباشد و جز خدا کسی تو را نبیند بنوش.
این است دارویی که درد گناهان را ساکت و جراحات معصیت را التیام می بخشد، چنانکه اثری از آن باقی نمی ماند”
عظیم هاشم زاده

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.